افق
product-details

تولستوی و مبل بنفش نشر آتیسا

نویسنده: نینا سنکویچ و مترجم: فروزنده دولتیاری انتشارات آتیسا

کدکالا: 12070
بازدید: 2,696 بار
وضعیت: موجود نیست
مجموعه اصلی: داستان و رمان
زیرمجموعه: ادبیات و داستانی

عنوان: کتاب تولستوی و مبل بنفش نشر آتیسا
نینا سنکویچ در کتاب تولستوی و مبل بنفش از روزهای سخت از دست دادن می نویسد از درد جانکاه فراق از روزهایی که امید و یاس به هم گره خورده اند و زندگی بوی برگهای خشکیده را می‌دهد کتاب حاضر یادداشتهای نینا سنکویچ از خاطرات یک سال هر روز یک کتاب اوست این اثر در سال ۲۰۱۱ از طرف سایت گودریدز نامزد بهترین کتاب خاطرات و اتوبیوگرافی شد و قطعاً هر کسی که به ادبیات پناه برده باشد این کتاب را درک خواهد کرد زمانی که انسان کسی یا چیزی را از دست میدهد دچار اندوه میشود این اندوه بخش جدایی ناپذیر زندگی هر انسان در طول هر دوره از تاریخ است اما نحوه رویارویی با این اندوه یا غم جانکاه است که کیفیت زندگی هر آدمی را عمق می بخشد سنکویچ با بینش عمیق و ظریف همه خاطرات تلخ خانوادگی را با زندگی عجیب شخصیت های کتاب ها در هم می آمیزد او از هر کتاب درس می گیرد تا اینکه بالاخره قابلیت مشاوره الهام بخشی و زیبایی هر داستان در زندگی عادی و تجارب جدید را کشف می کند داستان کتاب تولستوی و مبل بنفش بسیار جالب و تکان دهنده است و چون قدرت واقعی و نشاط آور مطالعه را به ما یادآوری می کند
پیشگفتار روی صخره هر جایی به دنبال آرامش گشتم و نیافتم جز آن هنگام که با کتابی کوچک در گوشه ای نشستم توماس آ. کمپیس در سپتامبر ۲۰۰۸ چهار فرزندم را به والدینم سپردم و همراه با شوهرم جک برای تعطیلات آخر هفته به سفر رفتم با اتومبیل از حومه کنتیکت به سمت سواحل اقیانوس اطلس در لانگ آیلند حرکت کردیم یک تخته بادبان هوا روی اتومبیل بسته بودیم یک دوچرخه و انبوهی لباس و کتاب و برای اقامتی سه روز هم در صندوق عقب مان تپانده بودیم این سفر هدیه من به جک برای جشن تولد ۵۰ سالگی اش بود او را در یک کارگاه آموزشی بادسواری تخصصی نام نویسی کرده بودم هتلی در بزرگراه مانتوک برای خودمان رزرو کرده بودم و میز شامی در رستورانی محلی که معمولاً کار بسیار دشواری است روز اول هنگامی که جک مشغول بادسواری بود دوچرخه ام را برداشتم کتاب دراکولا اثر برام استوکر یک بطری آب و یک بسته شکلات را در سبد دوچرخه گذاشتم و به سمت مانتوک به راه افتادم تپه های مارپیچ بزرگراه قدیمی مانتوک را پشت سر گذاشتم جاده ای که به خط ساحلی اقیانوس نزدیک است و فقط درختان صنوبر بوته های خار و صخره در آن به چشم می خورد پس از نیم ساعتی رکاب زدن از انبوهی بوته‌های خار کاسته شد ایستادم و به اطراف نگاه کردم پایین مسیر کوتاه جای مناسب یافتم نیمکتی چوبی لبه صخره قرار داشت که بر اثر شن و باد و باران به رنگ خاکستری روشن و درخشانی دیده می‌شد گویی صیقل داده شده بود از آنجا که نیمکت زیر سایه درختی با شاخه های گسترده و رو به اقیانوس اطلس قرار داشت هم محصور بود و هم دنج می‌توانستم آن‌ جا بنشینم و خلوت کنم سپس به دوردست‌ها بنگرم و جهان زیبایی را در آبشاری از امواج آبی و سفید و درخشش آفتاب در سطح آب تماشا کنم دوچرخه را به تخته سنگی تکیه دادم کتاب شکلات و بطری آب را از سبد برداشتم روی نیمکت نشستم و مشغول خواندن کتاب شدم باقی روز را روی آن نیمکت به خواندن گذراندم گهگاه برای کشش دادن عضلات هم بر می خواستم یک بار هم با دوچرخه به دنبال یافتن توالت و ناهار رفتم اما برای ادامه کتابخوانی بازگشتم داستان سفر وحشیانه دراکولا از ترانسیلوانیا به انگلستان و دوباره به ترانسیلوانیا مرا اسیر خود کرده بود بر فراز کوهستان سفر کردم و از کنار روستاییان پرشور گذشتم از جنگ خون آشام ها گریختم و با افراد خوب همراه شدم جاناتان هارکر ون هلسینگ و مینا همه در کنار هم می جنگیدیم تا جهان را از سلطه خون آشام ها برهانیم تغییر مسیر ناگهانی نسیم خنک عصرگاهی مرا به خود آورد روی نیمکتی بر صخره های مانتوک نشسته بودم باید به هتل باز می‌گشتم و برای مراسم شام با همسرم آماده میشدم هنگام رکاب زدن به سمت هتل در بازاری روستایی ایستادم و چند سیب مقداری پنیر و قرصی نان خریدم از فروشگاهی هم نوشیدنی خریدم سپس به سمت هتل به راه افتادم سبد دوچرخه ام پر شده بود جک هنوز به هتل بازنگشته بود به خودم گفتم چه عالی هنوز زود است که برای مراسم شام آماده شوم پس تا وقت دارم به مطالعه کتاب ادامه می‌دهم برای رفع خستگی مقداری پنیر را با دقت بریدم و روی نان گذاشتم سپس لیوانی را از نوشیدنی پر کردم در حالی که انگشتانم را دور لیوان نوشیدنی حلقه کرده بودم به مطالعه کتاب ادامه دادم ون هلسینگ به دنبال کنت دراکولا بود و هر لحظه به این اشراف زاده خون آشام نزدیک‌تر می‌شد زمانی که جک از بادسواری بازگشت روی کتاب خوابم برده بود نوشیدنی را تا ته نوشیده بودم و بیشتر پنیر را خورده بودم حتی زمانی که کنارم روی کاناپه نشست متوجه نشدم حدود ساعت ده و نیم که از خواب بیدار شدم گوشه دیگر کاناپه به خواب رفته بود خروپف می کرد و بوی تند نمک دریا و عرق می داد میز رزرو شده در رستوران را از دست دادیم به زحمت خود را بالا کشیدم و صاف نشستم یک لیوان نوشیدنی دیگر برای خودم ریختم و مشغول مطالعه کتاب دراکولا شدم روز بعد متوجه شدم که کتاب را یک روزه خوانده ام آن هم کتابی قطور با بیش از ۴۰۰ صفحه البته پیش از آن هم این کار را کرده بودم یادم هست که بارها و بارها کتابی را یک روزه خوانده بودم یا کل کتاب را تمام کرده بودم پیش از آنکه برای انجام کاری از جا برخیزم اما این کتاب خاص در این روز خاص نوعی آزمون برای من محسوب می شد آماده بودم به مدت یک سال هر روز یک کتاب بخوانم پس از صبحانه جک به کارگاه آموزشی بادسواری رفته و من هم با دوچرخه به رستوران رفتم که شب گذشته آن را از دست داده بودیم عرق کرده و خاک آلود وارد رستوران شدم تا برای مدیر توضیح دهم دیشب به دلیل خستگی خوابمان برد و میز رزرو شده را از دست دادیم مدیر آن رستوران خانم قد بلند با زیبایی تندیس گونه‌ای بود که با شنیدن داستان خندید تا حالا همچین داستانی نشنیده بودم و سپس نام ما را همراه با ستاره ای در کنار آن برای ساعت هشت شب ثبت کرد سر میز شام لیوان نوشیدنی خود را بلند کردم تا توجه جک را به خود جلب کنم اعلام کردم امسال قراره فقط مطالعه کنم او پرسید یعنی فقط یکسال قراره مطالعه کنی سرم را به علامت تایید تکان دادم او ادامه داد هر روز یک کتاب نظرت درباره هفته ای یک کتاب چیه نه احساس می کردم باید روزی یک کتاب بخوانم واقعاً نیاز داشتم بی‌حرکت بنشینم و فقط کتاب بخوانم در سه سال گذشته فقط دویده بودم مسابقه داده بودم و زندگی خود و خانواده ام را پر از فعالیت و برنامه ریزی و جنب‌وجوش کرده بودم جنب و جوشی مداوم احساس کردم هر چه تلاش کنم هر چه سریعتر بدوم نمی توانم خود را از شر درد و اندوه رها کنم زمان آن رسیده بود که دویدن را کنار بگذارم زمان آن فرا رسیده بود که همه کارها را کنار بگذارم و مطالعه را شروع کنم جک گفت من هم با یه سال موافقم امیدوارم امسال همونطور باشه که دوست داری و حتی بهتر
گاهی اوقات تجربه یک خرید مناسب کتاب کمک درسی یا خرید کتاب کنکور از بانک کتاب با مزایای ویژه می‌تواند تبدیل به عادتی همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود حال اگر افراد مراجعه کننده بدانند که بعد از سفارش کتاب حتی از نوع کمیاب آن به بانک کتاب بیستک در کمترین مدت با ارسال رایگان کتاب را درب منزل تحویل می‌گیرند حتماً در ادامه راه خرید کتاب خود را فقط از طریق بانک کتاب بیستک انجام میدهند 
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب تولستوی و مبل بنفش نشر آتیسا را به شما دوستان معرفی می کند 
نویسنده: نینا سنکویچ
مترجم: فروزنده دولتیاری