سه شنبه ها با موری نشر نیک فرجام
کدکالا: 12594
بازدید: 1,343 بار
وضعیت: موجود نیست
مجموعه اصلی: داستان و رمان
زیرمجموعه: روان شناسی
عنوان: خرید کتاب سه شنبه ها با موری انتشارات نیک فرجام
کتاب سه شنبه ها با موری از مجموعه کتاب های انتشارات نیک فرجام می باشد که در بخش ابتدایی کتاب این چنین آمده است. کلاس آموزشی... استاد فرزانه من آخرین دوره کلاس چرا هفته یکبار در خانه خودش برگزار میکرد او کنار پنجره اتاق مطالعه اش به تماشای گلدان گل ختمی می نشست که گل هایش هر روز در حال ریختن بودن این کلاس روزهای سهشنبه بعد از صرف صبحانه آغاز می شد موضوع کلاس مفهوم زندگی بود کتاب و جزوه ای در کار نبود منبع و ماخذ درس استاد و تجربه ی او بود. حتی نمرهای هم در کار نبود ولی هر هفته به صورت شفاهی سوالاتی پرسیده میشد و سوالاتی را هم مطرح میکرد که باید روی آنها فکر میشد در این کلاس حرکاتی بدنی هم داشتیم به معنی اینکه باید عینک استاد را که از روی بینیاش پایین آمده بود بالا می آوردم سرش را درست می کردم و بالش زیر سرش را مرتب می کردم موقع خداحافظی هم او را می بوسیدم و به عشق اینکه هفته دیگر هم خواهم آمد از او جدا میشدم. استاد از روی کتاب خاصی تدریس نمی کرده اما تمام موضوعات مهم زندگی در آن کلاس به بحث و بررسی گذاشته میشد موضوعاتی مانند عشق کار اجتماع خانواده پیری ازدواج فداکاری و بالاخره مرگ جلسه آخر بسیار خلاصه و مختصر برگزار شد و فقط چند کلمه کوتاه. جشن فارغ التحصیلی هم جای خودش را به مراسم خاکسپاری داد پایان دلم بدون امتحان گذشت اما باید مقاله جامعی در مورد مطالبی که آموخته بودم انجام میدادم و مقاله من در اینجا ارائه داده شده است. آخرین کلاس درس زندگی استاد فرزانه من تنها یک دانشجو داشت و آن من بودم یکی از روزهای پایانی بهار سال نو ۱۹۷۹ بود روز یکشنبه بسیار گرم و هوای شرجی و دم کرده همه دانشجوها که شاید بیشتر از صد نفر بودیم روی نیمکت های چوبی محوطه یزدی دانشگاه نشسته بودیم همگی یک مدل و یک دست لباس های بلند و گشاد آبی رنگ ساتن به تن داشتیم با بی حوصلگی به سخنرانی طولانی هم دیر دانشگاه گوش میدادیم وقتی که حرف هایش تمام شده مهدی بلند شده و با جیغ و فریاد کلاه هایمان را به هوا پرت کردیم این یعنی فارغ التحصیلی از دانشکده آخرین ترم دانشگاه براندیس در اولتهام ماساچوست برای خیلی از ما واقعاً رسیدن به این لحظه در زندگی یعنی بزرگ شدن و تا قبل از آن همچنان در عالم کودکی خود غرق بودن. بعد از مراسم پدر و مادر را به استاد مورد علاقه آقای موری شوارتس آشنا کردم. او مرد لاغر اندامی بود با جثه ضعیف و قدی کوتاه چنان تند و ریز گام برمیداشت که هر آن احساس می کردی روی ابرها قدم می زند او با آن لباس بلند و قد کوتاه مثل یکی از هفت کوتوله ها شده بود موری چشمان سبز آبی روشنی داشت با موهای کم پشت و جو گندمی که چتری هایش را روی پیشانی می ریخت گوشهای او نسبت به سرش بزرگتر بود بینی پهن ای داشت که ابروهای پرپشت شرافت که نشان میداد. دو دندان های کج و معوجی داشت. فک پایینش به حدی عقب رفته بود که با دیدن آن آدم احساس می کرد کسی با مشت کش را جابجا کرده است و برای هر چیز بی مزه می خندید وقتی لطیفهای برایش تعریف میکرد ای وی برای اولین بار بامزه ترین لطیفه روی زمین را می شنود می خندید و ردیف کج و عقب جلوی دندانهایش را به نمایش میگذارد.بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم ميسازد. معمولا هيچ گزينهاي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نميتواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ بهخصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتابکمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماههاي پاياني سال براي بچههاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتابهايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان ميشود. بانک کتاب بيستک با تخفيفهاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانشآموزان و کنکوريهاي عزيز شرايط ويژهرقم زده است.