افق
product-details

خوب های بد بدهای خوب 2 پرتقال

کتاب خوب های بد بدهای خوب 2 دنیای بدون شاهزاده انتشارات پرتقال

کدکالا: 3596
بازدید: 1,643 بار
وضعیت: موجود نیست
مجموعه اصلی: انتشارات پرتقال
زیرمجموعه: کودک و نوجوان پرتقال

عنوان: خرید کتاب خوب های بد بدهای خوب ۲ انتشارات پرتقال
 کتاب خوب های بد بدهای خوب ۲ از مجموعه کتاب های انتشارات پرتقال می باشد که در بخش ابتدایی کتاب آمده است. سوفی آرزو می کند. وقتی بهترین دوستت بخواهد تو را بکشد بعد از آن دیگر پریشانی دست رد بر نمی دارد. ولی وقتی آگاتا به مجسمه طلایی رنگ خودش و صوفی که در میدان آفتابگیر قد برافراشته بود نگاه کرد آب دهانش را قورت داد و این حس را در خودش فرو برد. از گل‌های میخک روی پیراهن صورتی رنگش از دستش گرفت و گفت حالا اصلاً چرا باید نمایش موزیکال باشه. عرق کردن توی لباس های نمایش تو ممنوع. سوفی سر پسری داد زد که داداش با کله گچی مجسمه یک سگ وحشی کلنجار می رفت. دختری ام با طناب به او بسته شده بود که او هم داشت با سگ پشمالوی به این طرف و آن طرف می رفت. صوفی دوتا پسر را دید که روی برچسب‌ها ایشان نوشته شده بود چادیک و راوان. می خواستند لباس هایشان را با هم عوض کنند عوض کردن مدرسه ممنوع. راوان غر غر کرد ولی من می خوام یه میشه باشم. بلوز سیاه و کت و کلفتش را پایین کشید. بئاتریکس که به کلاه گیس طلایی رنگش چنگ انداخته بود نق نق کرد سرم زیر این کلاه‌گیس می خاره. صدای جیغ و ویغ پسری که نقاب نقره ای و براق ریز مدرسه را به صورت داشت بلند شد اینجوری که مامانم نمیفهمنم. صوفی غرید. نق زدن سر نقش‌ها هم ممنوع. برچسب دات را به دختر آهنگر چسباند و بعد دو تا بستنی چوبی شکلاتی را هم چپاند توی دهانش. باید تا هفته دیگه ۹ کیلو چاق بشی. آگاتا گفت. تو گفتی قرار مختصر باشه. به پسری خیره شد که روی نردبانی به عقب و جلو تاب می خورد و دو تا چشم آشنای سبز رنگ را روی خیمه عظیم نمایش نقاشی می کرد. یک کار با سلیقه برای مراسم سالگرد. ناگهان صوفی جیغ کشید یعنی تمام پسرهای این شهر با صدای نازک آواز میخونن. و پسر هایی را که چشم هایشان درست این هم بود وارسی کرد حتما صدای یک نفر کلفت شده مگه نه. حتما یه نفر هست که بتونه نقش تدروس رو بازی کنه خوشتیپ ترین و جذاب ترین شاهزاده در.... همین که رویش را برگردان رادلی موقرمز و دندان گرازی را دید که شلوار سوارکاری تنگ به پا داشت و سینه اش را داده بود جلو. صوفی دلش به هم خورد و برچسب هورت را به پسر چسباند. آگاتا صدایش را بالاتر برد این اصلا بهش نمیاد مختصر باشه. و دوتا دختر را تماشا کرد که داشتند پارچه بزرگی را از روی باجه بلیط فروشی پایین می کشیدند. روی پارچه ۲۰ تا صورت نئونی از سوفی چاپ شده بود. و اصلاً هم بهش نمیاد باسلیقه...بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب‌ کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم مي‌سازد. معمولا هيچ گزينه‌اي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نمي‌تواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ به‌خصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتاب‌کمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماه‌هاي پاياني سال براي بچه‌هاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتاب‌هايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان مي‌شود. بانک کتاب بيستک با تخفيف‌هاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانش‌آموزان و کنکوري‌هاي عزيز شرايط ويژه‌رقم زده است.