گتسبی بزرگ رمانی است به قلم نویسنده آمریکایی اف اسکات فیتز جرالد که برای اولین بار در ۱۰ آوریل ۱۹۲۵ منتشر گردید و ماجراهای این کتاب در نیویورک و لانگ آیلند و در تابستان سال ۱۹۲۲ اتفاق می‌افتند داستان دورانی را توصیف می کند که فیتز جرالد آن را دوران موسیقی جاز یا عصر جاز می‌نامید ایالات متحده آمریکا در سال های ۱۹۲۰ به دنبال شوک و هرج و مرجی که جنگ جهانی اول به وجود آورده بود از رشد اقتصادی بی‌سابقه‌ای بهره مند گردید شکوفایی اقتصادی و سرعتی که این شکوفایی به دنبال داشت باعث آن شد که بر تعداد میلیونرهای جامعه آمریکایی دم به دم افزوده گردد فصل یک در سال‌های جوانی ام پدرم یک نصیحت به من کرد که آن را آویزه ی گوشم کردم او گفت هر زمان که احساس کردی کسی تو را نقد می‌کند به خاطر بیاور که همه مردم در این دنیا سودها و مزایایی که تو داری ندارند او چیزی بیش از این نگفت اما در هر صورت من فهمیدم که او مقصودی بیش از اینها داشته است در نتیجه من اغلب از اظهار نظر کردن در مورد دیگران خودداری می کنم زمانی که این خصلت در یک شخص عادی ظاهر می‌شود ذهن غیرعادی به سرعت وجود آن را حس می‌کند و خود را به آن می رساند از این رو در دانشگاه به ناحق من را متهم به سیاست پیشگی کردند چون من محرم غم های مرموز افراد ناشناس بودم اکثر این درد دل ها فاش نشده بودند تا زمانی که به وسیله چندین علامت آشکار فهمیدم که درد نهان آنها در حال افشا شدن است و در آن هنگام من خود را به خواب زده یا سبکسری خصمانه پیش می‌کردم فاش سازی های خصوصی مردان جوان که در آن آنها معمولاً آثار ادبی دیگران را سرقت کرده بودند و به وسیله سرکوب های واضح آسیب دیده بودند به کار بستن قضاوت‌ها یک امید نامتناهی در من ایجاد می‌کرد من هنوز از از دست دادن چیزی می ترسم که اگر آن را فراموش کنم همانطور که پدر مغرورانه پیشنهاد کرد و من مغرورانه تکرار کردم یک تکرار که نجابت اساسی به طور نا مساوی در تولد تفکیک و جز جز می‌شود و بعد از مباهات به این روش از تحملم من پذیرفتم که آن یک محدودیت است هدایت و رسانایی ممکن است روی سنگ سخت یا باتلاق مرطوب پایه گذاری شده باشد اما بعد از یک نقطه ی مشخص من دقت نکردم که چه چیزی پایه‌گذاری شده است زمانی که من در آخرین پاییز از شرق برگشتم احساس کردم که جهانی یکسان و یک نوع توجه اخلاقی همیشگی را می خواهم من هیچ گروه آشوبگری را با نگاه‌های اجمالی متمایز در قلب انسان نمی خواستم فقط گتسبی مردی که نامش روی این کتاب گذاشته است معاف از واکنش من بود گتسبی معرف هر چیزی که من در آن یک اهانت بی‌تأثیر دارم اگر شخصیت یک مجموعه پیوسته از ژست های موفق آمیز است پس چیزی مجلل درباره او وجود داشت که حساسیت به وعده و پیمان زندگی را برجسته و نمایان می کرد گویی او یکی از ماشین های پیچیده مربوط بود که زلزله ها را ده ها هزار مایل دورتر ثبت می کرد این گویایی هیچ کاری با آن تاثیر پذیری سست و نرم انجام نداد که تحت نام خلق و خوی خلاق موقر شده است او یک هدیه ی فوق العاده برای امید بود یک آمادگی رمانتیک به طوری که من هرگز در یک شخص دیگری پیدا نکردم و پیدا نخواهد کرد نه گتسبی همه چیزها را در پایان درست در پایان تبدیل کرد چه غبار ناپاکی در شیار رویاهایش شناور شده بود که موقتاً علاقه مرا به سوگ های بی‌نتیجه و سرخوشی های از نقش افتاده ی مردان مسدود می کرد کارادی ها قبیله‌ای از یک خاندان هستند و ما یک سنت داریم که ما زاده ی دوک ها از نسل بوکلوچ هستیم اما موسس واقعی خودمن برادر پدر بزرگم بود که در ۵۱ سالگی به اینجا آمد یک جایگزین را به جنگ داخل فرستاد و کار کلی فروشی سخت افزار را راه اندازی کرد که این روزها پدرم آن را ادامه می‌دهد بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت می کند بیستک کتاب امکان خرید اینترنتی کتاب های کمک درسی و کتاب‌های عمومی رمان و داستان را با تخفیف و ارسال رایگان فراهم می سازد معمولاً هیچ گزینه‌ای در کنار کیفیت کالای یک فروشگاه به جز تخفیف نمی تواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد به خصوص اگر این تخفیف ها مربوط به فعالیت خرید و فروش کتاب کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این روزهای پایانی سال برای بچه های کنکوری است در چنین وضعیتی نقش پررنگ بانک کتاب هایی همچون بانک کتاب بیستک بسیار نمایان‌ میشود بانک کتاب بیستک با تخفیف های فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانش آموزان و کنکوری های عزیز شرایط ویژه رقم زده است
نویسنده: اف. اسکات فیتزجرالد
 مترجم: فهیمه رحمتی