عنوان: خرید کتاب گمشده انتشارات نون
 کتاب گمشده از مجموعه کتابهای انتشارات نون می باشد که در بخش ابتدایی کتاب آمده است. کاسیمیر در حالی که مشتاقانه با آخرین پرتوهای نور خورشید خیره شده بود با هر دو دستش داشت چشمهایش را از نور حفظ کرد اشکی دیگر ردی میان چهره آفتاب سوخته و غبار گرفته او ایجاد کرد و از گونه هایش به پایین سرخورد ۱۱ سال داشت تقریبا مرد شده بود و حالا شاهین پدرش را گم کرده بود. آلم پدرش بارها برایش روشن کرده بود که هنوز آمادگی آن را ندارد که شکارچی گرانبها را کنترل کند شاهین هدیه ای بود از طرف یک شاهزاده به نشانه احترام به آلم. نام شاهین اسکی بود کلمه‌ای که به‌گفته شاهزاده به معنی تیزروست. شاهین به بلندای بازوهای کاسیمیر بود. هنگامی که کاسیمیر بر شتر پدرش سوار می‌شد چنگال‌های پرنده چرمی را که روی شانه های استخوانی اش قرار داشت کاملا می پوشاند. اسکی و سفیدی بعد با رگه‌هایی از پرهای سیاه براق تاجی بر سر داشت که با تسمه ای بلند و مخفی به پایش وصل شده بود. کاسیمیر قصد داشت بلوغ و کارگردانی اش را ثابت کند. او با بی فکری تمام صبح زود هنگامی که سایه ها هنوز کمرنگ بودن پرنده را رها کرد شکار کمیاب خرگوشی که اتفاقی دیده بود غذایی عالی برای اسکی محسوب می‌شد متاسفانه شاهین زیبا برای خرگوش یا هر چیز دیگری برنگشت پسر با شنیدن صدای پدرش از ترس خودش را جمع کرد. کاسی. صدای نامهربانی نبود ولی به هر حال صدای مردی بود که بی شیله و پیله احضارش می کرد و حالا کاسیمیر باید صادقانه برای او توضیح می داد آلم دوباره صدا زد کاسی بیا پدر. با گرگ و میش شدن هوا بیابان در تب و تاب بود شن نرم گرمایش را به آسمان غروب برمی‌گرداند سه روزی بود که چادر نشین ها در الیم استراحت می کردند. قبیله چادرنشینان ها آنها حدود ۱۰۰ نفر متشکل از مردان و زنان و کودکانی بود که به طور معمول در ناحیه بین اسپرینگز ماراه و کوهی که آنها جبال آللاوز می‌نامیدند ییلاق و قشلاق می کردند. این مردم الم و پسرش را عضوی از قبیله شان و به هر حال مزاحم خود نمی‌دانستند آلم و کیسی در چهار تابستان گذشته بارها و بارها آمده و رفته بودند و با هر بار آمدن اخبار جالبی از مصر ماد و حتی روم با خود می آوردند. حکایتشان را همه می دانستند. هنگامی که کیسی هنوز بچه بود همسر آلم مرد. دوباره ازدواج نکرد در عوض مراقبت از پسرش و زندگی میان کوچ نشین ها را انتخاب کرد که به گونه‌ای باورنکردنی خطرناک بود ممکن بود آنها برده تاجر ها دزد ها و البته خود بیابان شوند پدر و پسر بیشتر سال را در سفر بودند. نگاهی با این قبیله یا قبیله ای دیگر ولی اغلب تنها. به دو علت آلم در مقابل انسانی بی نظیر در صحرا مورد احترام همه بود اول برای استعدادی آشکار که موجب می‌شد مستقیماً به قلب اشخاص راه پیدا کند آلم رهبر مذهبی نبود و تقریباً هرگز برای جمعی سخنرانی نکرده بود ولی اغلب کنار آتش هم صحبتی خوب یا هم سفری بود که با کاروانی از یک سو به سوی دیگر شنزار میرفت مردی مهربان که رک صحبت می کرد گذشته شخص را از آینده اش تمییز میداد آلم روح حقیقت بود. دوم این که کاملا آشکار بود که آلم ثروتی بیشتر از شتر ردا یا اسلحه‌ی مثل شمشیر یا حتی شاهین یا حیوان شکاری اش دارد ثروتی که کسی از آن باخبر نبود.بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب‌ کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم مي‌سازد. معمولا هيچ گزينه‌اي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نمي‌تواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ به‌خصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتاب‌کمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماه‌هاي پاياني سال براي بچه‌هاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتاب‌هايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان مي‌شود. بانک کتاب بيستک با تخفيف‌هاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانش‌آموزان و کنکوري‌هاي عزيز شرايط ويژه‌رقم زده است.